کد مطلب:77650 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

خطبه 166-در ابتدای حکومتش











و من خطبه له علیه السلام فی اول خلافته

یعنی از خطبه ی امیرالمومنین علیه السلام در اول زمان خلافت ایشان:

«ان الله سبحانه[1] انزل كتابا هادیا بین فیه الخیر و الشر، فخذوا نهج الخیر تهتدوا و اصدفوا عن سمت الشر تقصدوا. الفرائض الفرائض! ادوها الی الله تودكم الی الجنه. ان الله حرم حراما غیر مجهول و احل حلالا غیر مدخول و فضل حرمه المسلم علی الحرم كلها و شد بالاخلاص و التوحید حقوق المسلمین فی معاقدها، فالمسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده الا بالحق و لا یحل اذی المسلم الا بما یجب.»

یعنی به تحقیق كه خدای تعالی فروفرستاده است قرآنی را كه راه نماینده ی بندگان است، بیان كرده در آن نیك و بد اعتقادات و افعال را، پس پیشی گیرید راه نیك را تا راه یافته شوید به سوی ثواب خدا و رو بگردانید از جانب شر تا میانه رو در میان راه باشید. ملازم واجبات باشید البته، ملازم واجبات باشید! بجا آورید واجبات را متقربا الی الله، تا برساند شما را به سوی بهشت، به درستی كه خدا حرام گردانیده است محرمات را در حالتی كه مجهول نیست، یعنی همه كس از مسلمانان به ارشاد پیغمبر صلی الله علیه و آله می داند آنها را و حلال گردانیده است محللات را در حالتی كه معیوب و ناقص نیست و زیادتی داده است احترام و عزت شخص مسلم را بر جمیع احترامها در دنیا و در آخرت و بسته است به اخلاص كه عبادت كردن بی ریا باشد و توحید كه یگانه دانستن خدا باشد در ذات و در صفات، حقهای مسلمانان را در مواضع بستن حقوق، یعنی بسته است محل ربط حقوق مسلمانان را به اخلاص در اعمال و توحید در اعتقادات، یعنی حقوق مسلمانان كه در دنیا سلامتی عرض و مال و خون باشد و در آخرت بهشت باشد، منوط و مربوط

[صفحه 741]

است به اخلاص و توحید ایشان، پس بدان كه مسلم كسی است كه سالم باشند مسلمانان از ضرر زبان او و دست او كه تسلط و قدرت او باشد، مگر ضرر به حق و به گفته ی خدا و حلال نیست اضرار مسلمانی مگر به چیزی كه واجب ساخته است آن را خدا كه حدود و تعزیرات باشد.

«بادروا امر العامه و خاصه احدكم و هو الموت، فان الناس امامكم و ان الساعه تحدوكم من خلفكم. تخففوا تلحقوا، فانما ینتظر باولكم آخركم.»

یعنی پیشدستی كنید به امری كه از برای عامه ی حیوانات و خاصه ی احدی از شما است و آن امر مرگ است و مبادرت به آن و مهیا و آماده شدن از برای موت طبیعی است، به سبب موت ارادی، زیرا كه موت نیست مگر قطع علاقه و به اراده ی خود قطع علایق دنیویه[2] كردن آماده شدن و مشتاق بودن از برای موت طبیعی است، پس به تحقیق كه مردمان رفته پیش روی شما باشند و روز قیامت كه انقضای زمان دنیا است می راند شما را از پشت سر شما. سبكبار شوید از علایق دنیوی تا ملحق شوید به یاران به سبكی و آسانی، پس نیست امری از برای حضور قیامت مگر اینكه انتظار داده شده است به اول شما آخر شما را، یعنی رفتگان اول شما منتظر رفتن آخرت شما باشند از برای بعثت و حضور قیامت.

«اتقوا الله فی عباده و بلاده، فانكم مسوولون حتی عن البقاع و البهائم. اطیعوا الله و لا تعصوه و اذا رایتم الخیر فخذوا به و اذا رایتم الشر فاعرضوا عنه.»

یعنی بپرهیزید از خدا در ظلم به بندگان خدا و فساد در شهرهای خدا، پس به تحقیق كه شما پرسیده خواهید شد حتی از خراب كردن بقعه ها به سبب افساد و از ظلم به چهارپایان، اطاعت كنید خدا را و عصیان نكنید خدا را و هر آن زمانی كه ببینید جنس خیر را، پس بگیرید آن را و نزدیك به آن شوید[3] و هر آن زمانی كه ببینید جنس شر را پس سرباز زنید از آن.)

[صفحه 742]


صفحه 741، 742.








    1. چ: تعالی.
    2. چ: علاقه ی دنیویه.
    3. چ: به او شوید.